|
کد مطلب: 119002
خاورميانه، تشنۀ توسعه و خسته از جنگ است/موضوع هستهاي،يک راه حل بيشتر ندارد و آن فقط مذاکره است
تاریخ انتشار : 1393/07/04 09:43:57 نمایش : 1197
حجتالاسلام روحاني گفت: با کمال تاسف تروريسم جهاني شده ار نيويورک تا موصل، از دمشق تا بغداد از شرقيترين نقطه تا غربيترين نقطه. از القاعده تا داعش.
به گزارش پايگاه خبري تحليلي پيرغار، حجتالاسلام حسن روحاني رئيسجمهور در شصت و نهمين اجلاس مجمع عمومي سازمان ملل متحد به سخنراي پرداخت.
متن کامل سخنراني رئيسجمهور به شرح ذيل است:
«الحمدلله رب العالمين و الصلوة والسلام علي سيدنا و نبينا محمد وآله الطاهرين و صحبة المنتجبين»
آقاي رئيس،
عاليجنابان،
خانمها و آقايان،
در آغاز، مايلم تبريکات صميمانه خود را به مناسبت انتخاب شايسته جنابعالي به رياست مجمع عمومي ابراز دارم و از تلاشهاي دبيرکل محترم، آقاي بانکيمون تقدير نمايم. اميدوارم نشست امسال مجمع عمومي، جهان را در شرايط حساس کنوني، به امنيت و آرامش انسانها که از اهداف اصلي سازمان ملل است، گامي نزديکتر کند.
آقاي رئيس،
من از منطقهاي ميآيم که بخشهاي مهمي از آن در آتش تندروي و افراطيگري ميسوزد. در شرق و غرب کشور من، افراطيگري، همسايگان ما را تهديد ميکند و خشونت ميورزد و خون ميريزد. آنان البته تنها به يک زبان سخن نميگويند و حتي رنگ پوستشان هم، يکي نيست و يک مليت واحد ندارند. آنان از کشورهاي مختلف به خاورميانه آمدهاند. اما ايدئولوژي واحدي دارند: «افراطيگري و خشونت». و هدف واحدي دارند: «نابودي تمدن، اسلامهراسي و ايجاد زمينه براي مداخله مجدّد بيگانگان در منطقه».
با کمال تأسف، تروريسم، جهاني شده: «از نيويورک تا موصل، از دمشق تا بغداد، از شرقيترين تا غربيترين نقطه جهان، از القاعده تا داعش». افراطيون جهان، يکديگر را يافتهاند و ندا سر دادهاند که: «متحد شويد». اما آيا ما در برابر افراطيون متحديم؟!
افراطيگري يک مسئلۀ منطقهاي نيست،که فقط ملتهاي منطقه ما با آن درگير باشند، افراطيگري،مسئلهاي جهاني است. برخي از کشورها در پيدايش آن مؤثر بوده و در مبارزه با آن ناکام. و اکنون ملتهاي ما، تاوان آن را پس ميدهند. غربستيزي امروز، فرزند استعمارگري ديروز است. غربستيزي امروز، واکنش به نژادپرستي ديروز است. برخي از سازمانهاي اطلاعاتي، تيغ را به دستِ زنگي مست دادهاند و او نيز همه را از دم تيغ ميگذراند. همه آنان که در ايجاد و تقويت اين گروههاي تروريست نقش داشتهاند، بايد به اشتباهات خود در پديدار شدن افراطيگري اعتراف کنند و نه تنها در پيشگاه گذشته که در برابر آينده هم عذرخواهي کنند.
برخي از سازمانهاي اطلاعاتي، تيغ را به دستِ زنگي مست دادهاند و او نيز همه را از دم تيغ ميگذراند
براي مقابله اصولي با تروريسم، بايد ريشههاي آن را شناخت و چشمههاي آن را خشکاند. تروريسم در بستر فقر ،بيکاري، تبعيض ،تحقير و بي عدالتي ميرويد و با فرهنگ خشونت رشد ميکند. براي ريشهکنکردن تروريسم بايد عدالت و توسعه را گستراند و از تحريف اديان الهي براي توجيه قساوت و بيرحمي جلوگيري کرد. درد بزرگتر آن است که اين تروريستها به نام دين، خون ميريزند و به نام اسلام سر ميبُرند. ميخواهند اين حقيقت مسلّم تاريخ را پوشيده نگه دارند که بر اساس آموزه همه پيامبران الهي از ابراهيم و موسي تا عيسي و محمد، کشتن يک انسان بيگناه همانند کشتار همه بشريت است. من در شگفتم اين گروههاي آدمکش، گروه خود را اسلامي مينامند و شگفتآورتر آنکه رسانههاي غربي نيز درهمراهي با آنان، اين نام مجعول را که تنفر همه مسلمانان را برميانگيزد، تکرارميکنند؛ غافل از آنکه مسلماناني که هر روز خداي خويش را به صفت رحمانيت ياد ميکنند و از پيامبر خويش درس عطوفت و محبت آموختهاند،اين افتراءها را ،بخشي از پروژه اسلام هراسي ميشمارند.
افتراءها بخشي از پروژه اسلامهراسي به شمار ميرود
اشتباهات راهبردي غرب در مسائل منطقه خاورميانه و آسياي مرکزي و قفقاز، اين نقطه از جهان را به بهشت تروريستها و افراطيون بدل کرده است. تجاوز نظامي به افغانستان و عراق و مداخلاتهاي نادرست در تحولات سوريه نمونههاي روشني از اين راهبرد غلط در منطقۀ خاورميانه است. اتخاذ رويکردهاي غير مسالمتآميز و تجاوز و اشغال نظامي، از آن جا که معيشت و حيات مردم عادي را هدف قرار ميدهد، پيامدهاي رواني و رفتاري متعددي را در پي دارد که امروز، بُروز آن را بصورت خشونت و آدمکشي در منطقۀ خاورميانه و آفريقا، مشاهده ميکنيم؛ که حتي برخي شهروندان ساير نقاط جهان را هم، با خود همراه کرده است. خشونت همچون يک بيماري مسري، در حال سرايت به سايرِ نقاطِ جهان است. ما همواره معتقد بوديم که دموکراسي، با کولهپشتي، نميآيد؛ دموکراسي، محصول رشد و توسعه است، نه جنگ و تجاوز. دموکراسي يک کالاي صادراتي نيست که از غرب به شرق تجارت شود. در يک جامعۀ توسعه نيافته، دموکراسي وارداتي، به دولتِ ضعيف، منتهي ميشود و، دولت ضعيف هم،به شدت آسيبپذير.
خشونت همچون يک بيماري مسري، در حال سرايت به سايرِ نقاطِ جهان است
وقتي پاي ژنرالها به منطقه باز شد، انتظار نداشته باشيد ديپلماتها به استقبال آنان بروند. وقتي جنگ شروع شد، ديپلماسي به پايان ميرسد. وقتي تحريم آغاز شد، نفرتِ عميق از تحريمکنندگان هم، شروع ميشود. وقتي فضاي خاورميانه امنيتي شد، پاسخ آن هم امنيتي ميشود.
وقتي جنگ شروع شد، ديپلماسي به پايان ميرسد. وقتي تحريم آغاز شد، نفرتِ عميق از تحريمکنندگان هم، شروع ميشود.
منافع کشورهاي غربي در اين منطقه، در گرو به رسميت شناختن باورها و خواست مردم منطقه در قالب نظامهاي مردمسالار است.
تجربۀ پيدايش القاعده، طالبان و گروههاي افراطي اخير، نشان داد که نميشود از گروههاي افراطي، براي مقابله با کشورهاي مخالف،استفاده کرد و پس از آن، از عوارض پيدايش اين افراط، در امان ماند. تکرار اشتباهات، عليرغم اين همه تجربۀ پرهزينه، موجب تعجب است.
ايران، روزي همه را به«گفتگو» دعوت کرد که هنوز جنايت ۱۱ سپتامبر، رخ نداده بود
به ياد داشته باشيم که ايران، روزي همه را به«گفتگو» دعوت کرد که هنوز جنايت ۱۱ سپتامبر، رخ نداده بود و روزي به «جهان عاري از خشونت و افراطيگري» خواند، که هنوز خشونتهاي اخير ظهور نکرده بود. شايد سال گذشته، تعداد اندکي، آتشِ شعلهور شدۀ کنوني را پيشبيني ميکردند. اما امروز خشونت و افراطيگري بدون مهار، خود را بصورت يک تهديدِ قطعي جهاني، نمايان ساخته است. بطور مسلم، اگر چرايي بُروز پديدۀکنوني را بهدرستي تحليل نکنيم، نخواهيم توانست راه حلِ درستِ بُرونرفت از آن را پيدا کنيم. امروز هم، دوباره، نسبت به خطرِ گسترشِ افراطيگري و همچنين خطرِ درکِ نادرست و برخورد غلط با اين پديده را هشدار ميدهم.
خاورميانه، تشنۀ توسعه است، و خسته از جنگ
خاورميانه، تشنۀ توسعه است، و خسته از جنگ. اين حق طبيعي مردمانِ سرزمينهاي حاصلخيزِ خاورميانه است که از زندگي توأم با صلح و رفاه برخوردار باشند. در گذشته، استعمار اين حق را از آنان سلب کرد و اکنون سايۀ جنگ و خشونت، امنيت آنان را تهديد ميکند. در منطقۀ ما، سياستمداران، و نخبگانِ معتدلي وجود دارند که مورد اعتماد ملتهاي خويشاند. آنان، نه غربستيزند و نه غربگرا. به نقش استعمار در عقبافتادگي ملتهاي منطقه، آگاهند اما از نقش ملتهاي خويش در راه توسعهيافتگي نيز غفلت نميورزند؛ غرب را از خطاهايش مبرا نميکنند، اما به غفلتهاي خويش نيز توجه دارند. اين نخبگان، ميتوانند با جلب اعتماد مردم،قويترين ائتلافهاي ملي و بينالمللي عليه خشونت را تشکيل دهند.
صداي اين نخبگان، صداي واقعي مردم اعتدالگرا در جهان اسلام است؛ صداي آشناي يک افغانِ خسته از جنگ؛ عراقي قرباني افراطيگري؛ سوري هراسانْ، از تروريسم؛ و لبناني نگرانْ، از خشونت و فرقهگرايي. سخن ما اين است که اين اشتباه راهبردي است که اگر برخي کشورها، با ادعاي رهبري ائتلاف، در پي ادامۀ برتريجويي در منطقه ما باشند. بديهي است کشورهاي منطقه که درد را بهتر ميشناسند، بهتر هم ميتوانند با همفکري وائتلاف، مسئوليت مبارزه را پذيرفته و رهبري آن را بر دوش گيرند و اگر ديگر کشورها ميخواهند عليه تروريسم گامي بردارند، بايد به حمايت آنان برخيزند.
اگر امروز همۀ توان خود را عليه افراط و خشونت به کار نگيريم، فردا جهان براي هيچکس، جاي امني نخواهد بود.
من اعلام ميکنم، اگر امروز همۀ توان خود را عليه افراط و خشونت به کار نگيريم و کار را به کاردان نسپريم،فردا جهان براي هيچکس، جاي امني نخواهد بود.
خانمها، آقايان،
سال گذشته با ارائه طرح «مبارزه با خشونت و افراطيگري»که با استقبال گستردهاي روبرو شد، کوشش کردم تا کشورم نقش خود را در تحقق صلح و امنيت منطقهاي و بينالمللي، ايفا نمايد.
در منطقه پرآشوب و پرتلاطم خاورميانه، ايران يکي از با ثبات ترين و امن ترين کشورهاي اين منطقه است.همه کشورهاي منطقه بايد در نظر داشته باشند که، همه ما در يک کشتي نشستهايم،در مسائل سياسي و اجتماعي، تا امنيتي و نظامي، همۀ ما نيازمند همکاريهاي گسترده براي دستيابي به تفاهم مشترک و دائمي هستيم.
اگر در منطقۀ خاورميانه هماهنگي و همکاري بيشتر و گستردهتري ميداشتيم، هزاران انسان بي گناه فلسطيني در غزه، قرباني تجاوز رژيم صهيونيستي قرار نميگرفتند. جمهوري اسلامي ايران درتمامي عرصهها،مبناي حل مشکلات را تعامل و اعتمادسازي پايدار ميان قدرتهاي منطقهاي ميدانيم و ازهرگونه همکاري ميان کشورهاي مسلمان براي مبارزه با افراطيگري، تهديد و تجاوز، حمايت ميکنيم و آمادهايم نقش دائمي سازنده و مؤثرِ خود را ايفا کنيم.
موضوع هستهاي،يک راه حل بيشتر ندارد و آن فقط مذاکره است
آقاي رئيس،
تداوم تحريمهاي ظالمانه عليه ايران، تداوم اشتباهي راهبردي عليۀ يک ملتِ معتدل و مستقل، در شرايط حساس منطقۀ ماست. ما در يک سال گذشته، به شفافترين گفتوگوها، براي اعتمادسازي در موضوع هستهاي ايران دست زدهايم؛ و نه در اثر تهديد و تحريم که بر مبناي ارادۀ ملت خود، مذاکره جدي و صادقانه را در دستور کار قرار دادهايم؛ زيرا براين باوريم که موضوع هستهاي،يک راه حل بيشتر ندارد و آن فقط مذاکره است و اگر برخي درتخيل خويش، به راههاي ديگري ميانديشند،در اشتباهند. هرگونه تأخير در حصول توافق نهايي، تنها هزينهها را بالا ميبرد و اين هزينهها نه فقط بر ما، که بر اقتصاد و تجارت طرف مقابل و بر توسعه و امنيت منطقهاي تحميل ميشود و هيچ کس نبايد در اين حقيقت ترديدي داشته باشد که مصالحه و توافق با ايران، به نفع همگان، بخصوص کشورهاي منطقه است.
مصالحه و توافق با ايران، به نفع همگان، بخصوص کشورهاي منطقه است
روند مذاکرات هستهاي ميان ايران و کشورهاي ۱+۵ در ماههاي گذشته، با جديت و اميدواري متقابل بهپيش رفته است. جمهوري اسلامي ايران به گواهي همه ناظران بينالمللي، باصداقت و اقتدار به تعهدات خويش عمل کرده است. اگرچه طرف مقابل، با برخي اظهارات و اقدامات، به ترديد در عزم و واقعبيني خويش دامن زده است. اميدواريم مذاکرات جاري در فرصت کوتاه باقيمانده، به توافق نهايي بينجامد. ما به ادامۀ برنامۀ هستهاي صلحآميز خود، شامل اِعمال حق غنيسازي و ساير حقوق هستهاي در خاک ايران، در چارچوب مقررات بينالمللي، مصمميم.
جمهوري اسلامي ايران به گواهي همه ناظران بينالمللي، باصداقت و اقتدار به تعهدات خويش عمل کرده است
ما با انگيزۀ مثبت، حسننيت و جديت، به تداوم مذاکرات هستهاي با کشورهاي طرف مذاکره، بر مبناي اعتماد متقابل، رفع دوسويۀ ابهامات، موضع برابر، احترام متقابل و اصول پذيرفته شدۀ بينالمللي، پايبنديم. ازديدگاه ما، التزام به تعهدات و اجراي دقيق تفاهمات و اجتناب از زيادهخواهي در مذاکرات، از سوي طرفهاي مذاکرهکننده با ايران، ضرورتي تامّ دارد؛ زيرا توافق نهايي در مورد برنامۀ هستهاي صلحآميز ايران، ميتواند سرآغاز همکاريهاي همهجانبه، در راستاي پيشبرد امنيت، صلح و توسعه و در منطقه و جهان باشد.
مردم ايران پايبند به اصول و ارزشهايي هستند که استقلال، توسعه و غرور ملي در رأسِ آنهاست. مردم، عملکرد دولتهاي خود را بر اساس همين معيارها مورد ارزيابي قرار ميدهند. اگر اين واقعيت بارز ملي را طرفهاي مذاکرهکننده مورد توجه قرار ندهند و دچار خطاهاي محاسباتي شوند، يک فرصت استثنايي و تاريخي را از دست خواهند داد.
همانطور که ميدانيد، دولت ايران در سال جاري ميلادي، با ابتکاراتي که در مذاکرات هستهاي بهکار برد، شرايط جديدي را براي حل موضوع بوجود آورد که دستاورد مرحلهاي آن، توافق ژنو بود. با توجه به رويکرد اعتمادساز و شفاف جمهوري اسلامي ايران در اين زمينه و تداوم آن، در صورتي که طرفهاي مذاکرهکننده نيز متقابلاً از عزم و انعطافِ کافي برخوردار باشند و ظرفِ مهلتِ تعيين شده، بتوانيم در حل اين مسئله به موفقيتِ کامل دست يابيم، فضاي کاملاً متفاوتي به لحاظ همکاريهاي منطقهاي و جهاني بوجود خواهد آمد که در سايۀ آن، امکان تمرکز بر حل مسائل مهم منطقه از جمله مسئله بسيار مهم مبارزه با خشونت و افراطيگري در منطقه فراهم خواهد شد.
دستيابي به توافق جامع هستهاي با ايران، فرصتي تاريخي براي غرب است که نشان دهد با پيشرفت و توسعه ديگران مخالف نيست و تبعيض در مقررات بينالمللي را دنبال نميکند: اين توافق ميتواند پيامي جهاني براي صلح و امنيت نيز داشته باشد که راه حل اختلافات، مذاکره و تکريم است نه منازعه وتحريم.
آقاي رئيس؛
حضار محترم؛
خانمها، آقايان؛
ملت بزرگ ايران که در سال گذشته با حضور گسترده خود در انتخاباتي آرام و پرشکوه، با روي کار آوردن اين دولت، از گفتمان «تدبير، اميد و اعتدال» استقبال کردند، از دولت منتخب خود، در راه سازندگي کشور پشتيباني و حمايت ميکنند. در حاليکه بعضي از کشورهاي پيراموني ايران، دستخوش جنگ و ناآرامي هستند، ايران سرزمين امنيت، ثبات و آرامش است.
سياست اصولي کشور من، تلاش براي تعامل سازنده با همسايگان بر اساس احترام متقابل، و با تأکيد بر منافع مشترک است. طرح مسئلۀ سلطۀ ايران بر کشورهاي مسلمان منطقه، افسانهاي بيش نيست که در قالب پروژه ايرانهراسي در سالهاي اخير برآن دميده ميشود. آنها که دراين شيپور ميدمند، نياز به جعل دشمني موهوم دارند تا تنش را تداوم دهند و با تشديد تضادّ و تفرقه، منابع توسعه ملتها را به انحراف کشند. رويکرد اصولي ما، پايان بخشيدن به توهم ايرانهراسي و زمينهسازي براي مشارکت راهبردي با همسايگان است.
در پايان، همانطور که در سال گذشته نسبت به توسعه خشونت و افراطيگري هشدار دادم، امسال نيز تأکيد ميکنم که اگر رويکرد درست براي مواجهه با اين مسئله اتخاذ نشود، به سمت منطقهاي، ناآرام و پرتلاطم با بازتابهاي جهاني، خواهيم رفت. راهحل درستِ برخورد با اين مسئله هم، نه از بيرون بلکه با محوريت و ابتکار دروني و البته همکاريهاي بينالمللي قابل تصور است.
خداي بزرگ درقرآن کريم به مؤمناني که کار شايسته را در برنامه عمل خود قرار ميدهند،مژده داده است که بر زمين ماندگاري خواهند داشت و بيم و هراسشان به امن و امان بدل خواهد شد. وَليبدِلنهم من بعدخوفهم أمناً.
اميدوارم نسل ما با تلاشي شايسته، زميني ايمنتر و آبادتر براي نسل فردا به يادگار بگذارد. توفيق همه شما را آرزومندم.
|
شهرستان فارسان در یک نگاه |
|
خبرنگار افتخاري |
|
google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html
google-site-verification=sPj_hjYMRDoKJmOQLGUNeid6DIg-zSG0-75uW2xncr8
google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html
|
|
|